در موضوع ارائه مطلب "حقیقت و روش" اقای عبدالکریم سروش در کلاب هاوس
ایده های نوشتاری:
1- اولیت و اولویت معرفت شناسی بر هستی شناسی
2- اضافی بودن و مجاز بودن عالم خارج!
3- تقدم تصدیق بر صدق! صدق حاصل موجه شدن و موجه تشخیص داده شدن است.
4- باور محوری و نه گزاره محوری!
5- فاعل شناسا و رابطه ی معرفت با آن، و نه معرفت به مثابه یک موضوع متمایز از فاعل شناسا ( همان گزینه ی 1)
6- شهودگرایی به جای واقع گرایی (پروف تئوری در مقابل مدل تئوری)
7- حقایق و نه حقیقت!
8- عقل سلیم، معیار ارزیابی پیشینی مواجهه ها و ارزیابی های معرفتی
9- اجماع عقلا، یعنی معقول دانستن توسط گروه مرجعی که صاحب عقل سلیم در موضوع هستند.
10- روش و فرا روش، دیدگاه های هنجاری و ایجابی و نحوی به مثابه فرا روش! توصل به صدق تطبیقی در تحدی و تعقیب حقیقت معقول است! (فرا روش) پذیرش این گزینه ی فرا روش شناختی خود به واسطه ی معقول بودن آن است!
11-
صدق یا توجیه!
واقعیت یا حقیقت/ حقایق!
بیرون یا درون! (جهان خارج یا عقل سلیم)
باور/ باورها یا معرفت! (شناسا یا شناسایی!)
فرای (روش یا فرا روش)!
من یا ما یا "منِ در ما"!
---!
حتی اگر نظریه رو توصیفی بدونیم
اگر توصیف ما تغییر و مواجهه رو تخفیف به نتیجه بده اصلا نظریه و تبیین نیست! این ایراد بزرگی هست.
چرا اجماع تغییر می کند، آیا نتیجه ی عملی و تطابق داشتن آن ایده و پیش بینی با واقعیت و توانایی مستقیم حل مساله آن را تعیین کرده،
آیا یک ایده و دیدگاه منسجم که تبیینی خوش فرم و خوش تعریف آن را موجب شده
آیا میزان مطلوبیت و کارایی و جذاب بودنش است
ایا چون از مرجع قوی و قدرتمندی صادر شده و جبرا تحمیل شده!