JustPaste.it

نوع شناسی هستی

User avatar
Mahdi Salem @Mahhdy · Jan 10, 2023 · edited: Feb 1, 2023

نوع شناسی هستی

 

چه انواعی از مقولات می توان فهرست کرد که برای بازشناسی و تبیین هستی (با الگو برداری از هستی و جهانی که ما درک می کنیم) کافی باشند و بر هم فروکاستنی نباشند؟

1- #عناصر ماده و انرژی و میدان ها.
به تعبیر دیگه چیزی که بشه بهش یکی از کمیات فیزیکی رو اختصاص داد و یا مرجع/ منبع اون کمیات فیزیکی باشه و از طریق تغییرات اش یا اثرش که موجب تغییر می شه قابل ارجاع باشه. (مشاهده پذیرها) اجزا و چیزهایی که تغییر رو حمل می کنن (خود هستی به شکلی که درک می شه و عینی/ حقیقی دونسته می شه) (جزئیات و کمیات قابل استخراج از تابع موج)
Observable entities

2- داده/ #اطلاعات/ کمیت

2-1- پسینی؛
یعنی توصیفی خطی از وضعیت و ویژگی های گروه اول در یک برش فرضی از زمان
(Snapshot)! (شکست تابع موج)  (نگاه سوم شخص) نگاه مفروض ایستا به هستی.

2-2- پیشینی؛
قواعد و الگوهای رفتار تغییر و حرکت این عناصر که باید به شکل پیشینی بر آن ها قابل فرض باشد. (تصادفی/ آشوبناک بودن، الگومند/ خوش تعریف بودن، قطعی یا احتمالاتی بودن، رفتارمند بودن!) (قابل بحث است، ولی اگر رفتاری و الگوی تغییری بر هیچ عنصری در یک سیستم قابل اطلاق نباشد، شرایط کاملا آشوبناک خواهد بود، در این حالت نیز، خود آشوبناکی مطلق، صفتی پیشینی برای آن سیستم خواهد بود)

داده و اطلاعات نیاز به حافظه برای نگهداشته شدن دارن، اگر لازم بشه حافظه ی ثابتی رو در نظر گرفت، اون حافظه هم یک نوع متمایز باید باشه، مگر نیازی به حافظه ی ثابت و سخت نباشه. (مثلا تابع موج رو به عنوان حافظه هم می شه در نظر گرفت)

3- #ابعاد و محورهای مختصاتی، و دایمنسیون ها
از جمله زمان و فضا و ... که محیط و شرایط تغییر و رفتار عناصر رو و استنتاج اطلاعات و الگوها رو میسر می کنن. این ابعاد رو هم گویا نمی شه به قبلی ها فروکاهید و باید به عنوان یک نوع پذیرفت
.

4- #کیفیات، نگاه اول شخص، ناظری که بر خود ناظر هست.
(همین فاعل شناسایی که ما هستیم و دریچه ی تحلیل هست)  / این مورد بحث برانگیز است که آیا بشود به موارد قبلی آنرا فروکاست یا خیر ... برای سادگی اضافه می کنیم تا بعد اگر لازم بود حذف کرده و توضیحاتش را در قسمت مربوط اضافه کنیم
.

#نوع_شناسی

#اجزای_هستی

#مقوله_شناسی

#typology

 

7 نوامبر 2022

 

یک مثالی در این زمینه! 

در پاسخ به ادعایی که چطور می توان پذیرفت هستی و جهان از خدایی بسیط و ساده و بی نهایت بوجود آمده، آقای زد ادعا کردندف به بنده هیدروژن خالی بدهید بقیه ی هستی را با آن خواهم ساخت! هیدروژن از خدا ساده تر و پذیرفتنی است! 
پاسخ بنده 😄:

چالش های تببین هستی با هیدروژن خالی!

هیدروژن چیست؟

  • اگر هیدروژن هر چه هست نیست، چرا (با چه ملاکی) متمایز شده است؟ (دیگر هیدروژن خالی نداریم!)
  • اگر هر چه هست، هیدروژن است چرا نام گذاری شده است؟
  • به سادگی پاسخ به سوالات بالا این است که نقشه ای مفهومی و سیستمی از عناصر، روابط و عملگرها تعریف شده است که هیدروژن در آن قابل بازنمایی و برچسب گذاری هست. این برچسب گذاری از انتها به ابتدا صورت گرفته است!

کی (چه زمانی) هیدروژن، هیدروژن نخواهد بود؟

  • امکان هیدروژن نشدن، آیا درون خود هیدروژن است؟ اگر آری، تعریف هیدروژن پارادکسیکال یا مبهم نیست؟
  • اگر این امکان از روابطی و عملگرهایی خارج (فراتر) از هیدروژن می آید چرا باید با تعریف هیدروژن گره بخورند؟
  • اگر امکان تغییر هست، نیروی این تغییر، زمینه ی این تغییر چیست؟
    • آیا این نیرو یا زمینه یا اعوجاج ذاتی هیدروژن است و از آن جدا کردنی نیست؟
    • آیا این نیرو از زمینه و بستری نظیر میدانی فراگیر منشعب می شود؟
    • آیا این نیرو اثر متقابل هیدروژن ها بر هم است (خود هیدروژن یک میدان ذاتی دارد)؟ آیا رفتار شناسی این نیرو / میدان متغییر است؟ برای مثال هم جذب و هم دفع دارد. اگر متغیر باشند ایا می توان یک هیدروژن داشت؟ یا باید چند نوع هیدروژن داشت و یا باید عامل مستقلی که این تغییرات و تفاوت ها را موجب می شود به سیستم خود افزود. یا اینکه هیدروژن عنصر پایه ای ما نیست و خود ترکیبی از بقیه ی عناصر بنیادی تر است.

اگر هیدروژن تقسیم پذیر باشد، آیا نقطه ی آغاز درستی است برای تبیین سیستم منتج از آن است؟

با چه تغییری از هیدوژن بودن خارج می شویم؟ اگر برخی رفتارها و تغییرات را درونی و ذاتی هیدروژن بدانیم و آنرا وارد تعریف هیدروژن کنیم، کی و چگونه این تغییرات از هیدروژن بودن خارج می شوند؟ (البته توضیح دادم در قبل که چرا باید یک چیز متغیر یک نام داشته باشد؟ )

چه ویژگی هایی اگر بین هیدروژن و فرضا سایر اجزای به دست آمده ثابت و یکسان باشد، دیگر مجاز نیستیم آن را به هیدروژن نسبت بدهیم؟ و خود آن ها باید عناصر یا پارامترها یا قواعد مجزایی در نظر گرفته شوند. برای مثال:

  • آیا امکان تبدیل ماده به انرژی و برعکس جزو تعریف هیدروژن است؟
  • آیا امکان شکاف هسته ای و تقسیم شدن هسته به ذرات ریز تر جزو تعریف هیدروژن است؟
  • آیا آزاد شدن فوتون در هر یک از کنش های فیزیکی جزو تعریف هیدروژن است؟ رابطه ی فوتون با هیدروژن چیست؟
  • آیا ابعاد فضا و زمان و سایر ابعاد و دامنسیون های احتمالی جزو تعریف هیدروژن است؟
  • آیا میدان ها و اثرات آن و چگونگی رفتار آن ها بر عناصر جزو تعریف هیدروژن است؟

#عنصر

#نوع_شناسی

#هستی_شناسی